به نقل از «تابناک»

مرزهای شرق را سفت بگیرید

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۱۸۰۱۴

به گزارش «تابناک»، فرهیختگان در گزارشی از حمله تروریستی راسک سیستان و بلوچستان نوشت: هواپیما که نشست و گوشی را روشن کردم، همه کانال‌های خبری از عملیات تروریستی گفتند که نیمه‌شب جمعه ۲۴ آذرماه، در شهر راسک استان سیستان‌وبلوچستان اتفاق افتاده بود. من برای گزارش دیگری به این استان آمده بودم. می‌خواستم از چند روستایی که مردم با دست خودشان کتابخانه ساخته‌اند و کتابخوانی را به موضوع اول روستا تبدیل کرده‌اند، گزارش بگیرم، اما حادثه‌ای تلخ در این استان مرزی، مسیر تازه‌ای را برایم رقم زد و حالا فرصتی بود تا از نزدیک یک حادثه تروریستی را دنبال کنم و بنویسم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شروع کردم به سنجیدن موقعیتی که داشتم. باید به روستای «پلان» در «دشت یاری» می‌رفتم و فاصله آنجا تا راسک حدود دو ساعت بود. تصمیم گرفتم بعد از دیدن اولین کتابخانه راه بیفتم. حدود ساعت ۶ عصر جمعه با اصرار‌های زیاد درمقابل حرف‌هایی که میزبانم از خطرناک بودن جاده و نبودن ماشین می‌گفت، بالاخره راضی شدند و یک ماشین دربست تا راسک گرفتند و راه افتادم. راننده که برای همان منطقه دشت یاری بود از زمانی که سوار شدم بعد از اینکه فهمید برای چه کاری به راسک می‌روم، شروع کرد به صحبت که منطقه ما امنیت دارد، یک‌وقت فکر نکنید همیشه همین است، اما خب بالاخره از این چیز‌ها هم پیش می‌آید.

از اتفاقات سال گذشته می‌پرسم و اینکه اینجا هم شلوغ شده بود یا نه که می‌گوید: «چند روزی شلوغ بود، لاستیک‌ها را آتش زدند، لامپ‌ها را شکستند، البته ماجرا به آن اتفاق روستای «غلام محمد بازار» و روستای «بلوچی» و ماجرای آن قتل و آن دختر هم برمی‌گردد که هنوز هم روشن نشده که بالاخره چه شد. پارسال هم شلوغی‌ها در دشت یاری و اطرافش بود و زود هم تمام شد.» راننده معتقد است که این اتفاقات از آن سوی مرز پاکستان راهبری می‌شود و اگر مرز کنترل بهتری داشته باشد، دیگر این‌ها نمی‌توانند به راحتی وارد شهر شوند و چنین اتفاقاتی رخ دهد.

   با تعداد زیاد آمدند و کلانتری را به رگبار بستند

ساعت ۸:۳۰ به راسک رسیدیم. در راه ایست بازرسی‌ها زیاد شده بود و ماشین‌ها چک می‌شدند. ورودی شهر پرسیدند که کجا می‌رویم. قبل از راه افتادن می‌خواستم بیمارستان را ببینم، اما مجروح‌ها را به زاهدان منتقل کرده بودند. راننده با همان زبان بلوچی با مامور صحبت کرد و وارد شهر شدیم، جلوی مغازه‌ای ایستادیم و پیاده شدم. ظاهرم نشان از تفاوت با مردم شهر داشت، برای همین جلب توجه می‌کرد از مغازه‌دار که پسری جوان بود درمورد اتفاق پرسیدم و اول از چرایی سوالم پرسید و توضیح دادم و خودم را معرفی کردم و گفت بیا برویم و از نزدیک کلانتری را ببین و توضیح هم می‌دهم. چند دقیقه‌ای پیاده رفتیم و بعد به روبه‌رو اشاره کرد و گفت: «همین جا بوده، این کلانتری است.» دقیقا ۱۷ ساعتی از این حمله تروریستی گذشته است و شهر آرام است، کلانتری هم آرام بود و رفت و آمدی ندارد. از پسر جوان درباره روز واقعه می‌پرسم و می‌گوید: «مغازه‌ام را معمولا ساعت ۱۰ تعطیل می‌کنم و به خانه می‌روم. آن زمان هم خبری نبود. اما حدود ساعت ۱:۳۰ نیمه شب صدای تیراندازی را شنیدم، فکر کردم که خب شاید برای قاچاق سوخت دوباره تیراندازی شده است، چون اینجا معمولی است این اتفاقات. تیراندازی‌ها ادامه داشت، تا حدود ساعت ۵ صبح. صبح وقتی گوشی را نگاه کردم، متوجه شدم که چه اتفاقی افتاده است، روایت‌ها مختلف است از این اتفاق.» کوه‌های پشت سرمان را نشان می‌دهد و می‌گوید: «الان شب است و خیلی متوجه این کوه‌ها نمی‌شوی. ولی از همین کوه‌ها این کار‌های تروریستی را انجام می‌دهند. چون کوه برایشان پوشش خوبی است. انگار از همان فاصله کلانتری را زده‌اند. می‌گویند چند کمین هم گذاشته بودند و نیروی انتظامی غافلگیر شد.»

حرف‌هایش تمام می‌شود و روبه‌روی کلانتری را که کوچه‌ای است بالا می‌رویم و دقیقا کوهی که می‌گوید، مشخص است. می‌گوید: «اگر روشن بود، الان می‌توانستید دقیقا ببینید که چقدر فاصله از کوه نزدیک است و می‌توانند به کلانتری مسلط باشند.» دیوار‌های کلانتری بلند هست، اما نه به اندازه‌ای که بتواند بلندی کوه را پوشش دهد. حرف‌هایش را ادامه می‌دهد و می‌گوید: «من می‌گویم آن نقشبندی پسر که فرار کرده هم در این کار نقش دارد. اصلا در هر کاری که این مدت افتاده او نقشی داشت. در ماجرای آن دختر بلوچ در روستای بلوچی هم، کار‌های زیادی انجام داد. همین ماجرا را هم اگر شما پیگیری کنید بالاخره به او می‌رسید. اگر او را بگیرند، امنیت اینجا برقرار می‌شود.»

   باید کوه‌ها از سمت پاکستان کنترل شود

به سمت مغازه برمی‌گردیم که یکی دیگر از مغازه‌دار‌ها را برای روایت آن شب معرفی می‌کند. مردی میانسال نزدیک می‌شود و بعد از سلام از نیمه‌شب ۲۴ آذرماه می‌گوید: «حدود ۱:۳۰ نیمه شب تیراندازی‌ها شروع شد. با صدایی که شنیدم و تجربه این سال‌ها، به احتمال زیاد از تیربار استفاده کردند، انگار چند کمین گذاشته بودند. غیرنظامی هم در این جریان کشته شده، که برای همین راسک بودند. دو نفر همین روبه‌روی کلانتری بودند که همان ابتدا کشته می‌شوند. اینکه تعداد چقدر بوده را نمی‌دانم. ولی غیر از همین کلانتری، جای دیگر‌ی هم کمین کرده بودند.» راسک از سمت شرق با پاکستان هم مرز است و مردم این شهر، سرمنشأ این اتفاقات را خارج از مرز‌های ایران می‌دانند و البته به گفته مغازه‌دار میانسال، جیش‌الظلمی‌ها نامردند و اگر مرز کنترل شود اینقدر راحت نمی‌توانند به آن طرف بروند و بیایند تا این‌طور بچه‌های نیروی انتظامی را شهید کنند. به کلانتری اشاره می‌کند و می‌گوید: «بعضی از این بچه‌ها را می‌شناختم، یا سرباز بودند یا اینکه محل ماموریت‌شان اینجا بود و اهل زاهدان نبودند، همه هم جوان. باید جوری برخورد شود با جیش‌الظلم که دیگر جرات نزدیک شدن به شهر و این کار‌ها را نداشته باشد.»
از دونفری می‌پرسم که غیر نظامی بودند و در این ماجرا کشته شدند و می‌گوید: «دو جوان انگار روبه‌روی کلانتری بودند، یکی از آن‌ها به پایش تیر می‌خورد و مجروح می‌شود، اما دوباره به او شلیک می‌کنند، انگار از نزدیک هم تیر می‌خورد. برای همین تعداد کسانی که در این اتفاق شهید شدند، زیادتر است، اما خب فقط نظامی‌ها اعلام شدند.» کلانتری را نشان می‌دهد و می‌گوید: «از صبح جمعه وقتی کلانتری را می‌بینم، همش به یاد یکی از بچه‌هایی هستم که در کلانتری بود و می‌شناختمش، فکر می‌کنم اهل گیلان بود. واقعا این اتفاق ناراحت‌کننده است. تعداد تروریست‌ها هم زیاد بوده است، باید تک‌تک‌شان دستگیر شوند تا دیگر از این اتفاق‌ها نیفتد.» در خبر‌ها آمده بود که اینترنت در راسک دچار اختلال است، اما هیچ مشکلی نبود.

   بلوچ واقعی هموطنش را نمی‌کشد

از پلان که راه افتادم تا به راسک برسم، تلفنی با چند نفر صحبت کرده بودم تا شاید راهی برای ارتباط با مجروح‌ها یا خانواده‌های شهدای این حادثه تروریستی پیدا کنم، اما آخرین نفری که زنگ زد، گفت همه به زاهدان منتقل شدند و در راسک هیچ‌کس نیست که بخواهد جواب بدهد. برای همین تصمیم گرفتم ساعت ۱۰ شب به سمت زاهدان حرکت کنم و با اصراری که داشتم، همان مغازه‌دار ماشین دربستی پیدا کرد و راه افتادم. راننده از اهالی راسک بود، همان حرف‌ها را درمورد این حادثه می‌گفت و با تاکید بر اینکه این‌ها از ماجرای سال گذشته یک عالمه بهره‌برداری کردند و هر بار می‌خواهند با ناامن کردن استان، کارشان را تکرار کنند، می‌گوید: «من خودم از اهل سنت هستم، اما با برادران شیعه در یک مسجد نماز می‌خوانیم و اختلافات را قبول نداریم. اگر مرز درست کنترل شود، این‌ها نمی‌توانند خیلی راحت وارد شوند و در شهر کلانتری را به رگبار ببندند.» بعد از ۸ ساعت، ۴ صبح روز ۲۵ آذرماه به زاهدان رسیدیم. حدود ۷ صبح به بلوار فرودگاه رفتم که مراسم تشییع شهدا همانجا برگزار می‌شد. خیابان را بسته بودند و با وجود اینکه یک ساعت تا شروع مراسم مانده بود، شلوغ بود. به مردم نگاه می‌کردم و یک مرد بلوچ توجهم را جلب کرد. لبه جدول کنار خیابان نشسته بود و با صدای نوحه‌ای که پخش می‌شد، سرش را تکان می‌داد. جلو رفتم و خواستم تا صحبت کنیم، سرش را به سمت عکس‌های شهدا که روی بنر بود، برگرداند و گفت: «همیشه دشمن در کمین نشسته. ببین چه جوان‌هایی هستند. نتوانستند با اتفافات سال گذشته مردم را با خودشان همراه کنند، این‌طور ناجوانمردانه حمله می‌کنند و بچه‌های مردم را شهید می‌کنند.» به لباسش اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما بلوچ هستیم، بلوچ با غیرتش معروف است، این‌ها که این کار‌ها را انجام می‌دهند، بلوچ نیستند! بلوچ واقعی این‌طور رفتار نمی‌کند.» جمعیت زیاد شده و از خانواده شهدایی که برای این استان هستند، هم می‌رسند. سه شهید برای زاهدان هستند و سه شهید دیگر برای زابل. مادر شهید ابوالفضل شهریاری اسم پسرش را بلند فریاد می‌زند و بی‌تابی می‌کند، نمی‌توانند آرامش کنند. خانواده شهید محمد خمری هم می‌رسند که انگار پسر اول خانواده بوده و تنها امیدشان. مراسم شروع می‌شود و وزیر کشور که برای مراسم تشییع آمده، شروع به سخنرانی می‌کند. جمعیت، اما حر‌ف‌شان این است که باید فکری برای مرز‌ها کرد. با صدای بلند از وزیر می‌خواهند برای نیروی انتظامی که حدود ۸۰ نفر را در این سال با این حملات از دست داده است، فکری بکنند. گلایه‌هایشان زیاد است، می‌گویند برای امنیت نیروی‌های انتظامی باید فکری بشود. خیلی مظلوم هستند.

 مجروحانی که ندیدم

مراسم تشییع تمام می‌شود و به سمت بیمارستان خاتم‌الانبیا که می‌گفتند مجروح‌ها در آن بستری هستند، می‌روم. دو نگهبان جلوی در ورودی بخش نشسته‌اند. جلو می‌روم و خودم را معرفی می‌کنم. برخوردشان خوب است. آنکه جوان‌تر است، می‌گوید مجروح‌ها در این بیمارستان نیستند، مطمئن هستم. اسم بیمارستان دیگری را می‌آورد و می‌خواهم خداحافظی کنم که می‌گوید: «من با مسلم شجاعیان که یکی از شهدای این حادثه بود، دوست بودم. سه سال همکلاس بودیم. تازه ازدواج کرده بود.» وقتی که از دوستش صحبت می‌کند، اشک در چشمانش جمع شده و می‌گوید: «یکی از تروریست‌ها را دستگیر کردند، امیدوارم که بقیه هم دستگیر شوند. سال گذشته و در جریان آن اتفاقاتی که افتاد، ماموران نیروی انتظامی مظلومانه شهید شدند، مخصوصا با کار‌هایی که جیش‌الظلم انجام داد. این عملیات را هم جوری برنامه‌ریزی کردند و با کمینی که زدند، نیرو‌ها را غافلگیر کردند. یکی از اقوام ما که در راسک زندگی می‌کند، می‌گفت از سمت کوه آمده بودند.» حرف‌هایش تمام می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که می‌خواهم به آن بیمارستان که مجروح‌ها هستند بروم، شماره یکی از دوستانش را که در آن بیمارستان کار می‌کند، می‌دهد تا کمک بگیرم. پنج دقیقه تا بیمارستان بعدی راه بود. اول به سمت اورژانس رفتم، اما خلوت بود، دوباره به حیاط بیمارستان برگشتم و از یکی از نگهبان‌ها درمورد مجروحان پرسیدم. اول کارت شناسایی خواست و نشان دادم و بعد شروع به صحبت کرد: «حال‌شان خوب است و حدودا ۸ نفر هستند، اما اطلاعات دیگری نمی‌توانم بدهم. با پرستار و دکتر صحبت کنی بهتر است.» با نگهبان که صحبت می‌کردم متوجه گفت‌وگوی مردی کت‌وشلوارپوش و احوالپرسی که با پرسنل بیمارستان می‌کرد، شدم. به سمتش رفتم و خودم را معرفی کردم. اول کارت شناسایی خواست و بعد هم گفت: «تعداد مجروح‌ها همین است. کمی بالا و پایین می‌شود، حال برخی‌شان خوب است و برخی دیگر هم نه. ولی فکر نمی‌کنم شما بتوانید ملاقات داشته باشید، چون ممنوع‌الملاقات هستند. همین الان هم حضور شما در بیمارستان خوب نیست.» خواهش می‌کنم کاری کند تا بتوانم یکی از مجروحان را ببینم، اما می‌گوید امکانش نیست و همین الان از بیمارستان بروم تا مشکلی پیش نیامده.

از بیمارستان بیرون آمدم و دوباره باید همین مسیری که آمده بودم را برمی‌گشتم. حدود ۵ عصر شنبه به راسک رسیدم. خواستم تا دوباره کلانتری را ببینم. برخلاف شب قبل جلوی کلانتری شلوغ شده و نیرو‌های زیادی هستند. مغازه‌دار دیشبی را می‌بینم و می‌گوید: «انگار یکی از مقامات قرار است بیاید. اینجا ماندم که اگر کسی از این مقامات را دیدم با خودم به پشت کوه‌ها ببرم که ببینند دسترسی چقدر راحت است. باید جلوی این‌ها را بگیرند تا اینقدر راحت جوان‌هایمان را نکشند.» روز گذشته خبر رسید که وزیر کشور از مقر نیروی انتظامی در راسک بازدید داشته و در این بازدید گفته است: «بنابر تحقیقات انجام‌شده، این گروهگ از مرز کشور همسایه وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده و با استفاده از موقعیت شب و شرایط جغرافیایی منطقه خود را به این مقر رسانده و اقدام به شهادت این حافظان نظم و امنیت کرده است. از دولت پاکستان می‌خواهیم نسبت به حراست و حفاظت از مرز‌های خود اقدام کند و اجازه ندهد گروهک‌های تروریستی در خاک این کشور لانه بسازند. با تلاش نیرو‌های نظامی، انتظامی و امنیتی عاملان این حادثه قطعا به سزای اعمال‌شان خواهند رسید و انتقام سختی در انتظار آنان خواهد بود.» حتما یکی از راه‌هایی که این حمله‌ها را خنثی می‌کند، کنترل کردن مرز از سمت پاکستان است و حرف مردم در راسک و زاهدان هم همین بود.

منبع: تابناک

کلیدواژه: غزه آلودگی هوا امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی شب یلدا امیر کویت سیستان و بلوچستان راسک حمله تروریستی پاسگاه ماموران انتظامی شهادت غزه آلودگی هوا امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی شب یلدا امیر کویت نیروی انتظامی مغازه دار برای همین سال گذشته مجروح ها نیمه شب بچه ها کار ها کوه ها حرف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۸۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ادارات دولتی خود را در مسئله حجاب مسئول نمی‌دانند؟

تولیت حرم مطهر شاهچراغ با بیان اینکه گاهی از ترک فعل بسیاری ‌دستگاه‌ها درباره حجاب و عفاف‌ باید فریاد کشید، گفت: چرا مدیران سازمان‌ها و ادارات دولتی خود را در مسأله حجاب و عفاف مسئول نمی‌دانند؟ - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، حجت الاسلام ابراهیم کلانتری در شصت و هفتمین جلسه از سلسله مباحث جهاد تبیین با موضوع چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف اظهار داشت: با توجه به تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بر مسأله حجاب بانوان طی چند سخنرانی اخیر، از جمله در دیدار مسئولان نظام در ماه مبارک رمضان و خطبه‌های نماز عید سعید فطر و از سویی آغاز طرح نور توسط نیروی انتظامی، برخی سؤالات و شبهات در فضا‌های مختلف و از جمله در گروه‌های مجازی، در این خصوص مطرح شده است.

وی ادامه داد: لازم است روشن‌گری کافی انجام گیرد و پشتیبانی لازم از تلاش نیروی انتظامی توسط دستگاه‌ها و نیرو‌های مؤمن و دلسوز صورت پذیرد و نیز جمع فرهیختگان بتوانند در این خصوص بحث و اظهار نظر داشته باشند و مانع تخریب‌ها و شبهه‌پراکنی‌ها و رهزنی‌های فکری و اعتقادی باشند؛ لذا به موضوع چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف می‌پردازیم.

کلانتری در ادامه به بیان برخی از پرسش‌های مطرح در جامعه پیرامون چرایی اهمیت توجه به موضوع حجاب در جامعه پرداخت و گفت: سؤالات اصلی در این باب، بدین قرار است: چرا رهبر حکیم انقلاب اسلامی و به تبع ایشان بسیاری از دلسوزان، اندیشمندان و جهادگران عرصه فرهنگی کشور، این همه بر مسأله حجاب و پوشش اسلامی بانوان تأکید می‌ورزند؟ مگر این واجب الهی و به تعبیری این امر فرهنگی، بر سایر واجبات الهی و امور فرهنگی برتری دارد که باید این‌گونه مورد توجه قرار گیرد؟ آیا اقتصاد، سفره مردم، معیشت، امنیت، اشتغال، مسکن و مواردی از این دست، از اهمیت بیشتری برخوردار نیستند؟ این سؤالات در فضای جامعه، به اَشکال مختلف مطرح می‌شود.

وی بیان کرد: گاهی به‌گونه‌ای است که هنگام تذکر حجاب، گفته می‌شود که بروید و مسئله گرانی را حل کنید و یا گفته می‌شود اگر می‌توانید، جلو اختلاس را بگیرید. رایج شده است که وقتی بر اساس حکم صریح قرآن، امر به معروف و نهی از منکر صورت می‌گیرد، بلافاصله آن فرد واکنش نشان داده و آن‌چه را که در ذهن خود برای توجیه عملش پرورانده، منعکس می‌کند. متأسفانه این نوع سؤالات فقط در فضای عوام نیست و در فضای دانشگاهی، روشنفکری و سیاسی نیز مطرح می‌شود تا بحث حجاب و عفاف را از ذهن خارج کنند.

کلانتری، در ادامه به بیان 6 نکته در پاسخ به چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف پرداخت و گفت: تأکید بر مسئله حجاب و پوشش بانوان، هرگز به معنای بی‌توجهی و اولویت نداشتن سایر مسائل و موضوعات حیاتی کشور نیست. به همین سبب در تحلیل دقیق رهنمود‌های رهبر انقلاب این نکته به روشنی به دست می‌آید که ایشان در مقاطع مختلف نه فقط بر همه آنچه دغدغه عموم مردم بوده تأکید کرده‌اند، بلکه مسئولان امر را، بر ترک فعل‌ها و یا کم‌کاری، بی‌توجهی و یا کم‌توجهی به امور مهمی از قبیل اقتصاد، معیشت، اشتغال جوانان، مسکن و ازدواج مؤاخذه کرده‌اند. به‌گونه‌ای که در چند سال اخیر، نام‌گذاری سال‌ها و شعار سال، بحث اقتصاد است. همچنین ایشان تأکید دارند، اگر مسائل اقتصادی حل شود، راه برای بقیه امور، هموارتر می‌شود.

وی با بیان اینکه پایه‌گذار اقتصاد مقاومتی، رهبر معظم انقلاب بوده‌اند، گفت: پس از طرح موضوع اقتصاد مقاومتی، این بحث نه تنها در کشور ما، بلکه در سایر کشور‌ها نیز مطرح شد. حضرت آقا این بحث را بیست و پنج سال پیش آغاز کردند، مانند دیده‌بانی که بر روی قله ایستاده است و بیست سال بعد را می‌بیند، می‌فرماید اقتصاد باید مقاومتی باشد؛ که اگر به فرض، در آینده، دولتی بر سر کار آمد که چشم امید به غرب داشت و کارخانجات تعطیل شدند و رونق اقتصادی از بین رفت، بر روی این مسئله تمرکز وجود داشته باشد.

تولیت حرم توضیح داد: شخصی که می‌گوید، شما‌ها بروید سفره مردم را درست کنید، همین عبارت «سفره مردم»، کلام رهبری است. اولین کسی‌که روی مسئله اختلاس، دست گذاشته است، مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی بوده است.  

کلانتری خاطرنشان کرد: تاکید بر موضوع حجاب و عفاف به هیچ‌وجه به معنای بی‌توجهی به سایر امور نبوده و نیست. آنچه باید مورد دقت قرار گیرد آن است که در ساختار مدیریتی کشور به تناسب همه نیاز‌ها و موضوعات حیاتی جامعه، دستگاه‌ها، نهاد‌ها و سازمان‌های تخصصی فراوانی با بودجه معین و نیروی انسانی مشخص، تعبیه شده است. به موازات همان دستگاه‌ها و سازمان‌های رسمی، هزاران کانون، گروه، نهاد و قرارگاه‌های مردمی و جهادی نیز پدید آمده است که بار سنگینی از حل مسائل گوناگون کشور را بر عهده گرفته و حقیقتا خوش درخشیده‌اند.

وی تصریح کرد: اگر اقتصاد و معیشت مردم در اولویت اصلی کشور قرار می‌گیرد این بدان معنا نیست که دستگاه‌ها، سازمان‌ها و نهاد‌های مربوط به حوزه فرهنگ دست روی دست بگذارند تا ببینند مسئله اقتصاد و معیشت، ختم به خیر می‌شود یا نه؟ همچنین، اگر موضوع عفاف و حجاب مورد تأکید قرار می‌گیرد این بدان معنا نیست که سایر موضوعات و مسائل حیاتی کشور باید مورد بی‌توجهی قرار گیرد تا ابتدا موضوع حجاب و عفاف حل شود.

تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی بیان کرد:  تعدد دستگاه‌های تخصصی و مسئول در کشور نیز می‌تواند اولویت هر دستگاه را نسبت به سایر دستگاه‌ها متمایز سازد. البته وقتی موضوعی از سوی رهبر انقلاب به عنوان اولویت اصلی کشور مطرح می‌شود همه دستگاه‌ها موظف می‌شوند بخشی از نگاه و توان و ظرفیت خود را به آن موضوع اصلی معطوف دارند، ضمن آنکه در حوزه تخصصیِ خود نیز، به طور جدی فعال باشند.

کلانتری در ادامه، با تأکید بر اهمیت نقش صدا و سیما در روشنگری جامعه گفت: جهاد تبیین جزو اولویت‌های اصلی کشور است. صدا و سیما اولین دستگاهی است که در این زمینه باید ایفای نقش کند لذا در مسئله جهاد تبیین نیز، اولین دستگاهی که بایستی تمام‌قد در میدان وارد شود، صدا و سیما است و پس از آن، دانشگاه‌ها، سازمان تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش و ... هستند.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در ادامه به توضیح نکته دوم در پاسخ به چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف پرداخت و گفت: بدون شک برخی از واجبات الهی و امور فرهنگی نسبت به سایر واجبات الهی و یا امور فرهنگیِ دیگر از جایگاه، اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردارند.  

تولیت حرم مطهر خاطرنشان کرد: بسیاری از گناهان و بی‌عفتی‌هایی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خیابان‌ها وجود داشت، با حاکمیتِ ولایت فقیه، رو به زوال رفت. امروز دشمن در تلاش است که با صرف هزینه بسیار، جامعه را به همان مسیر قبل برگرداند.

کلانتری، به توضیح نکته سوم پرداخت و گفت: پاسداشت حرمت حیا، عفاف و پوشش اسلامی همواره بخش برجسته‌ای از فرهنگ ملی ما بوده است. این بخش از فرهنگ اسلامی، در باور و سنت ما، از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار بوده‌است که ایرانیان برای حفظ و حراست از آن، در برهه‌ای از تاریخ، از تحمل سختی‌های بسیار و حتی تقدیم جان نیز دریغ نکرده‌اند. حتی پیش از اسلام، زنان دارای حجاب کامل بوده‌اند.

وی در ادامه به ماجرای کشف حجاب طاهره قرةالعین، در بهائیت اشاره کرد و گفت: ماجرای این کشف حجاب در فرقه بهائیت که یک فرقه جعلی سیاسی است، این‌گونه است که پوشش این شخصیت قبل از کشف حجاب، با برقع بوده است. وی در یک محفل خصوصی بهائی با حضور سران بهائیت، اقدام به کشف حجاب کرد. اقدام او باعث شد که بسیاری از عالمان بهائیت از این فرقه رجوع کنند. اولین شقاق در بهائیت از همین‌جا شکل گرفت.  

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه در هجمۀ فرهنگی غرب علیه فرهنگ اسلامی، یکی از نقاطی که به‌شدت مورد تهاجم دشمن قرار دارد، حریم حیا، عفاف و حجاب است، گفت: همۀ ما می‌دانیم که شکسته شدنِ این حریم، بی‌شک به شکسته شدن و تخریبِ بخش‌های دیگری از فرهنگ اسلامی نیز خواهد انجامید.

کلانتری بیان کرد: سنت ازدواج، بنیاد خانواده، دقت در روابط، پاکی نسل‌ها، نقش بی‌بدیل مادری و به تبع آن نقش پدری، سبک زندگی اسلامی و التزام به بسیاری از حدود و مرز‌های الهی، همگی، ریشه در پاسداشت حریم حیا، عفاف و پوشش دارند و اگر آن حریم شکسته شود، این سنت‌های گران‌سنگ نیز به شدت آسیب خواهند دید. پوشش و حجاب، همچون پرچمی است که جلو بسیاری از گناهان فردی و اجتماعی را می‌گیرد. اگر این حجاب کنار رود، بلایی که در اروپا دامن‌گیر آنها شده، در اینجا نیز اتفاق خواهد افتاد. هویت پدر بسیاری از دانش‌آموزان مدارس در اروپا، نامشخص است.

وی، در ادامه به توضیح نکته چهارم در پاسخ به چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف پرداخت و گفت: رعایت حجاب، پرهیز از تبرّج و خودنمایی زنان در مقابل مردان و همچنین رعایت حیا و عفاف برای عموم مؤمنان، پاره‌ای از واجبات الهی‌اند که به صراحت در آیات قرآن کریم و روایات مورد تأکید قرار گرفته‌اند.

کلانتری خاطرنشان کرد: جای تردید نیست که در جنگ نرم و هجمۀ فرهنگی غرب علیه فرهنگ اسلامی، یکی از نماد‌های عزت‌آفرینی که به‌شدت مورد تهاجم دشمن قرار گرفته، حریم حیا، عفاف و حجاب زنان و دختران پرافتخار ایرانی است. هجمه به این نماد و پرچم عزت‌آفرین از آن روست که با شکستن این حریم بسیاری از ارزش‌ها و مرز‌های دیگر نیز شکسته خواهند شد.

تولیت آستان مقدس، پیرامون پنجمین نکته در پاسخ به چرایی اهمیت و اولویت پاسداشت حرمت حجاب و عفاف گفت: تلاش برای شکستن و از بین بردن این حریم و خاکریز اصلی با آغاز عصر پهلوی در ایران با برنامه‌ریزی حساب شده شروع و پس از انقلاب از حجم و شدت بیشتر و با ابزار‌های متنوع‌تری استمرار یافته است، اما با اغتشاشات طراحی شده سرویس‌های اطلاعاتی و عملیاتیِ اردوگاه استکبار در پاییز 1401، این هجمه نرم به یک جنگ ترکیبی و تمام عیار و رویارویی مستقیم و آشکار تبدیل شد، و به تعبیر مقام معظم رهبری این جنگ نرم به کشور تحمیل شد.

وی ادامه داد: محور عملیاتی و شعار اصلی عناصر اصلی و صحنه‌گردانان و بازیچه‌های فریب خورده آنان، با تکیه بر امپراطوری زر و زور و تزویر و ائتلاف جهانی رسانه‌ای استکبار به سرکردگی آمریکا و صهیونیزم بین‌الملل در اغتشاشات پاییز 1401، همه و همه حکایت از این حقیقت دارند که تمرکز و نقطه اصلیِ جنگ نرم دشمنان این مرز و بوم در این مقطع زمانی، عفاف و حجاب زنان و دختران ایرانی، به عنوان یک نماد عزت‌آفرین، سمبل افتخار و خاکریز اول دفاع از ارزش‌های اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی است.

کلانتری عنوان کرد: شکستن حریم حجاب و عفاف برای دشمنان این مرز و بوم از چنان اهمیتی برخوردار است که دشمنان قسم خورده ایران، منافقان مزدور، داعشیان وحشی، حزب خون‌خوار کومله، رژیم صهیونیستی، اربابان آمریکایی و همه کشور‌های اروپایی، همه و همه در یک جبهه متحد و با آرایش طراحی شده هجومی در اغتشاشات پاییز 1401 در قالب یک جنگ ترکیبی حضور یافتند.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ گفت: جنگ ترکیبی و فتنه 1401 در حقیقت یک جنگ احزاب بود و در نهایت فتنه 1401 و آن جنگ ترکیبی سهمگین، به لطف پروردگار و تدبیر دقیق نظام مقدس جمهوری اسلامی، با شکست و آبروریزی بی‌سابقه‌ای برای دشمنان ایران روبرو شد. با وجود این، دشمنان تلاش کرده‌اند که نمایی از همان هدف پلید را در فضای عمومی جامعه حفظ کنند تا بدین‌وسیله اربابان و فریب‌خوردگان را برای هجمه‌ای دیگر در میدان نگه دارند.

وی در ادامه با اشاره به توضیح نکته ششم گفت: اکنون سؤال این است که آیا هیچ انسان آگاه و دلسوزی می‌تواند در اهمیت و اولویت مبارزه و مقابله با این جنگ صلیبی استکبار، علیه یکی از بنیادی‌ترین زیرساخت‌های فرهنگی و ارزشی میهن اسلامی تردیدی روا دارد؟ بی‌گمان مقابله با این جنگ ترکیبیِ تمام عیار باید یک مقابله تمام عیار ترکیبی باشد.

کلانتری ادامه داد: در این مقابله ترکیبی، هم دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی مسئولیت دارند، هم دستگاه‌های فرهنگی، هم نیروی انتظامی، هم قوه قضائیه، هم مجلس و هم دولت. چرا برخی از دستگاه‌های فرهنگی در این میدان مهم کار خود را به درستی انجام نمی‌دهند؟ سازمان تبلیغات اسلامی چرا هیچ تبلیغ آشکاری در این خصوص انجام نمی‌دهد؟ چرا مجلس در تصویب یک قانون تأثیرگذار و جامع در پاسداشت حرمت حجاب و عفاف این‌قدر تعلل کرده است؟ چرا وزارت میراث فرهنگی در باب رعایت حجاب و عفاف اینقدر بی‌مبالات است؟ چرا مدیران سازمان‌ها و ادارات دولتی خود را در مسأله حجاب و عفاف مسئول نمی‌دانند؟ گاهی از ترک فعل بسیاری از این دستگاه‌ها، باید فریاد کشید.

وی با بیان اینکه عملیات «وعده صادق» از ثمرات همان دفاع مقدس است، گفت: دفاع مقدس به ما آموخت که این موشک‌ها باید ساخته شود. در جنگ نرمی که به این صورت انجام می‌گیرد، برخی دستگاه‌ها به خواب رفته‌اند. ممکن است برخی از آنها زمانی بیدار شوند که دشمن پا بر گردن آنها نهاده باشد. دستگاه‌هایی که ترک فعل دارند، هم امروز و هم در قیامت مؤاخذه خواهند شد.

تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی، ضمن تشکر از نیروی انتظامی بابت اجرای طرح نور، گفت: حقیقتا کاری که امروز نیروی انتظامی در مقابله با پدیده کشف حجاب و حیازدایی از جامعه اسلامی آغاز کرده است یک جهاد الهی و لبیک به هشدار رهبر فرزانه انقلاب است که لازم است با دقت و جدیّت تمام دنبال شود.

کلانتری گفت: امروز خانواده‌های داغدار شهیدان انقلاب، دفاع مقدس و دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) و همه دلسوزان اسلام و میهن اسلامی منتظر اقدامات همه جانبه در مقابله با حرمت‌شکنی‌هایی هستند که در تلاش است جامعه دینی و انقلابی را به دوران پهلوی و حاکمیت فرهنگ منحط غربی بازگردانند. طرح نور در حقیقت مقابله با تحجر و واپس‌گرایی است که باید مورد حمایت همه نیرو‌های مؤمن و متعهد قرار گیرد. حضرت آقا فرمودند، هدف اصلی این فتنه این است که ما را به فضای فضاحت‌بار طاغوت برگردانند؛ همچون جاهلیت اولی که پس از بعثت پیامبر (ص) برخی تلاش می‌کردند مردم را به عصر پیش از پیامبر (ص) برگردانند.

انتهای پیام/424/.